در سکوت...

در خلوت خاموش اندیشه ی ما می گذرد....

در سکوت...

در خلوت خاموش اندیشه ی ما می گذرد....

پرویز شاپور


پرویز شاپور میگوید:

- تمام مردم دنیا به یک زبان سکوت می‌کنند.

- سکوت با حاصل جمع فریادها خداحافظی کرد.

- حاصل جمع سکوت ها فریاد شد.


نظرات 10 + ارسال نظر
محسن جمعه 24 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 03:18 ب.ظ http://www.after23.blogsky.com/

پست این بار کامنت اقای رشاد بود در یادداشت قبلی.

نیره جمعه 24 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:18 ب.ظ

یعنی اگه شما نبودی پسرعمو! باق اسکای یک جیزی کم داشت... نداشت؟ بر منکرش لعنت! کم داشت دیگه
اصلن شما خدای در سکوتید... نیستید؟ هستید... برمنکرش نعلط!!!
ما از شما بسیار خرسندیم و فرحناکیم هویجور و می رویم که با خیال راحت بیاساییم چون همان گونه که دانید و نوشته اید در جایی دگر: نیک است استراحت دادن به خود!!! نیک نیست؟ هست دیگه ... زبون منو به نعلت لعین باز نکنید...

اصلن شما بیاسایید. دل قوی دارید و غم نخورید و بیاسایید.

اصلن دت مام شما می دانید که وختی می گوید بر منکرش نعلت.جماعت باید بگویند: بشمار؟
ما تازگی و در سراشیبی قبر فهمیده ایم که این بشمار ینی چه.

نیره یکشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 08:24 ب.ظ http://bahareman.blogsky.com/

خوب ینی چی؟ پسر عمو!

ینی بیش باد.
که عوام می گویند بشمار.
مثلن می گویند نعلت بر یزید.
امت می گویند بشمار.
که این ینی بیش باد.
:)

فرانک چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 07:29 ق.ظ http://faranak333.blogfa.com

کاش این زبان آن قدر همه گیر شود که همه همیدیگر را بفهمیم.

کافی است کمی دندان روی جگر بگذاریم هنگام پاسخ دادن. یا اظهار نظر کردن. ماشالله ما ملت ایران در هر زمینه ای صاحب نظر هستیم و هرگز از واژه ی نمی دانم استفاده نمی کنیم.
:)
دانشمندان می فرمایند وقتی از دست کسی عصبانی می شویدکافیست تا ده بشمارید ینی تا ده شماره شمردن سکوت کنید -نه بیشتر- بعدش پاسخ بدهید.
ما قبل از رسیدن به دو پاسخ می دهیم.
:)

مهربانو دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:24 ب.ظ http://avapaeez.blogfa.com/

بعضیافراد میگن موقع دعوا کمی سکوت کنید حنما فحش های بهتری یادتون میاد...


دوست ارجمندم سلام فک نکنم نویسنده این بلاقازشما برای سرقت ادبی ناراحت بشه.....



خیلی ماهین به خدا...می گم استادین بگین نه

یکی دو هفته پیش در حوالی خانه ی هاسمیک -مادرم- زوجی را حین دعوا در پیاده رو دیدم که یک ریز داشتن یک دیگر را با بیانات خود ارشاد می کردند. به آن ها گفتم. یک دقیقه. فقط یک دقیقه حرف نزنید. نگاهی عاقل اندر سفیه به من انداختند. حدود زیر یک دقیقه بعد از هم جدا شدند. یکی در پیاده رو و دیگری در خیابان به راه خود ادامه دادند. با نگاه بدرقه شان کردم. حدود سی چل متر جلوتر به هم چسبیدند و ............. رفتند.

کاش رو نمی کردی. این صاحب وبلاق منو میکنه گنجیشک. می چپونه توی قلک موش. میکنتم فیلم هیچکاک و توی سینماها نشون میده.
......
ببینم صدای شهاب مقامی رو شنیدید؟
اول و آخر وصف سکوته. :)

مهربانو دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 05:24 ب.ظ

اوا..دوست ارجمند...مگه خودتون نیستین...صاحبش؟؟

من جسارت بکنم که پا جای پای خانم نیره صاحب این وبلاق وزین بگذارم. من فقط یک عضو دون پایه در این وبلاق وزینم.

مهربانو دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 05:29 ب.ظ

نشنیدم متاسفانه..چکار کنم؟
چجوری بهرمند شم ازش؟

چی را نشنیدید؟ شنیدنی نداشت این پست. فقط نبشته بود.

مهربانو چهارشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:01 ق.ظ http://avapaeez.blogfa.com/

در سکوت با یکدیگر پیوند داشتن
همدلی صادقانه
وفاداری ریشه دار

اعتماد کن....

: مارگوت بیگل-ترجمه شاملو
**
این وبلاگو دوست دارم دوست ارجمندم...همینطور اون چندتای دیگه رو... از آشنایی با خانم نیره هم خوشوقتم

این را می گذارم برای یادداشت بعدی. البته سند یادداشت را هم به نام شما می زنم. برای ارسال این یادداشت وزین.
اصلن چطور است این کار را همین حالا بکنم. ها؟ پرویز شاپور چند روزی است مانده و اگر قرار بود کسی بخواند تا کنون خوانده است.

نیره چهارشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:03 ب.ظ http://bahareman.blogsky.com

درود
پسرعمو!
این وبلاق متعلق به خود شماست و کور شوم اگر دروغ بگویم
بسیار خرسندم که مهربانوی گرامی نیز به این جا سر می زنند. شاد زی

شما درست می فرمایید دت مام ولی خب. بنده هم کمی تا قسمتی شرم حضور داشته باشم. بد نیست.
به محض اعلام علاقه ی خانم مهربانو به حضور در این وبلاق وزین برایشان دعوت نامه ارسال می کنم. در طرفه العینی. که البته زودتر از یک شنبه ی آینده نخواهد بود. چرا که با تنی چند از یاران دبستانی کمی تا قسمتی خلافکار عازم سفری به مرکز ایرانیم. جای شما خیلی خالی است. دلم تنگ می شود برای یاران واقعنی و مجازی. اشک در دیدگانم حلقه زده. اوهو. اوهو. اوهو. اگر بار گران بودیم و رفتیم. اگر نامهربان بودیم و رفتیم.....

راستش ما در ادامه چیزهای دیگری هم نوشته بودیم ولی از آنجا که ترسیدیم وبلاق وزینمان دستخوش بحران بشود درز گرفتیم. اگر ندیده اید بفرمایید عندالمطالبه برایتان ایمیل کنیم.

lمهربانو پنج‌شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:05 ب.ظ

سلام دوست ارجمندم و نیره عزیز
ایمیل را دریافت..بر روی لینک مربوطه کلیک...متاسفانه پسورد نداشتم..لطفا راهنماییم کنید..ممنونم
پایا باشید

شاید شما روی پیوندی کلیک کرده اید که از شما خواسته اگر در بلاق اسکای عضو هستید روی آن کلیک کنید. این جا چون در بلاق اسکای عضو نیستید باید روی یک پیوند دیگر آن ایمیل کلیک کنید. که به عضویت بلاق اسکای در بیایید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد