در سکوت...

در خلوت خاموش اندیشه ی ما می گذرد....

در سکوت...

در خلوت خاموش اندیشه ی ما می گذرد....

مولانا


مولانا

تصویر از پروانه


بهرخدای را خمش خوی سکوت را مکش

چون که عصیده می رسد، کوته کن قصیده را


اسکت

اسکت : Oskot


سال چهارم ریاضی A بودیم. نه این که کلاس چهارم ریاضی B هم داشته باشیم. کلاس مدرسه این بود که اعلام کنه ما چند کلاس ریاضی داریم. مثلن یک کلاس تجربی داشت که اسم اون B بود. کلاس ما شلوغ ترین کلاس مدرسه بود. من همیشه در کلاس هایی بوده ام که از نظر سرو صدا مشهور بوده اند به شلوغی.البته بسیار آرام بودم. ینی خودم کرمی می ریختم و بعدش کنار می کشیدم. بسیار موذیانه سرم را لای کتاب می کردم و گرم درس خواندن. وگرنه من خودم از قدیم هم اعصاب سر و صدا نداشتم. ولی خب گاه باعث و بانی می شدم. بگذریم.

یکی از ناظم ها تکیه کلامش این بود:

اسکت. که ینی مثلن ساکت باشید. امر به سکوت می کرد. و من هرگز نفهمیدم که این اسکت به معنی امر به سکوت هست یا نه و من درآوردی است. ینی او درآوردی.


آهااااااااااااااای این منجدالطلاب من کجاست؟ تا دیروز پریروزا همین دور و برآ بود!!!!