داوود مقامی 1350-1318
زمزمه ی ترانه مرغ شیدا در فیلم خوب گشت ارشاد به وسیله حاجی، مرا به سالهای خیلی دور برد. سالهایی که تازه پشت لبم سبز شده بود و گاهی در لاله زار پای خواندن داوود مقامی می نشستم. مشهورترین خواننده کوچه بازار در سالهای آخر دهه ی چهل. که در سی و دو سالگی رخت بر بست. که بعدها شدند، جواد یساری و عباس قادری و نعمت الله آغاسی و ......، بگذریم......به دنبال مرغ شیدایش که زمزمه ی حاجی از این ترانه بود، گشتم، آن را با صدای شهاب مقامی، پسرش، پیدا کردم که در هنگام فوت پدر دو سه ماهه بود و اکنون با صدایی همچون جنس صدای پدر می خواند. و چه باک. به نظر من در هر تاریخی و هر ملتی، هر کس، حداقل صدای پدرش را دارد. و بعضن چون شهاب گامی جلوتر از پدر. هم چنانکه همایون. وقتی او به سن پدرش، سیاوش* شجریان، برسد، یک سر و گردن از او بالاتر خواهد بود، اگر تا کنون نرسیده باشد............... شک نکنید.
..............
در سکوتی ماتم افزا ......... آن را اینجا بشنوید.
چند روز پیش آهنگ را با تنظیمی جدید از محسن نامجو شنیدم. شما هم بشنوید. آتش برفکن
* محمدرضا شجریان قبل از انقلاب با نام سیاوش می خواند.
اسکت : Oskot
سال چهارم ریاضی A بودیم. نه این که کلاس چهارم ریاضی B هم داشته باشیم. کلاس مدرسه این بود که اعلام کنه ما چند کلاس ریاضی داریم. مثلن یک کلاس تجربی داشت که اسم اون B بود. کلاس ما شلوغ ترین کلاس مدرسه بود. من همیشه در کلاس هایی بوده ام که از نظر سرو صدا مشهور بوده اند به شلوغی.البته بسیار آرام بودم. ینی خودم کرمی می ریختم و بعدش کنار می کشیدم. بسیار موذیانه سرم را لای کتاب می کردم و گرم درس خواندن. وگرنه من خودم از قدیم هم اعصاب سر و صدا نداشتم. ولی خب گاه باعث و بانی می شدم. بگذریم.
یکی از ناظم ها تکیه کلامش این بود:
اسکت. که ینی مثلن ساکت باشید. امر به سکوت می کرد. و من هرگز نفهمیدم که این اسکت به معنی امر به سکوت هست یا نه و من درآوردی است. ینی او درآوردی.
آهااااااااااااااای این منجدالطلاب من کجاست؟ تا دیروز پریروزا همین دور و برآ بود!!!!
لــــــــحظه های ســــکوتم؛
پـــــر هیاهــــــــــو ترین دقــــایق زندگیم هستند
مملو از آنچه
مــــی خواهم بـــــــــــــــگویم
و
معنای سکوت
در گلوی تو شایعه میسازدسکوت فیلمی است از محسن مخملباف که در تاجیکستان فیلم برداری شد. به دلیل وجود کلی آهنگ که در این فیلم بود و این جا اجازه ی فیلم برداری نداشت و یا اصلن اجازه ی ساخته شدن هم نداشت. یا به هر دلیل دیگری که خودش می داند و دست اندرکاران و ممیزی بده ها و ممیزی بگیرها. و چه باک. تمام جهانیان این فیلم را دیدند.
سکوت به زندگی پر فراز و نشیب یک کودک نابینای علاقمند به موسیقی میپردازد و به نوعی روایتگر سختیهای فقر و نداری توده مردم در تاجیکستان نیز هست.
دو خط آخر را از ویکیپدیا وام گرفتم.
اندوه نبودنت
بر شب دلم
اوار می شود
برفراز یک دلتنگی
ابر می شوم،
سربه شانه ی آینه
می گریم
تا تو را با صبح
در میان بگذارم.
سکوت،
همه آن چیزهایی ست که
هنوز من به تو نگفته ام
: ماندانا پیرزاده
در نگاهت، همهٔ مهربانی هاست
قاصدی، که زندگی را خبر می دهد.و در سکوت ات همهٔ صداها
فریادی، که بودن را تجربه می کند...: احمدشاملو
به کسی اعتماد کن که بتواند سه چیز در تو را تشخیص دهد
اندوه پنهان شده در لبخندت را
عشق پنهان شده در عصبانیتت را
و معنایی حقیقی در سکوتت را..
**مهربانان، همراهی تان موجب شادمانی من است ... پایا باشید
در سکوت با یکدیگر پیوند داشتن
همدلی صادقانه
وفاداری ریشه دار
اعتماد کن....
: مارگوت بیگل - ترجمه شاملو
*این یادداشت کامنت خانم مهربانو بود برای یادداشت قبل.